دویدن چقدر سختهه!!! (پست ۲ از ۹۹)

سپهر مونسی روی زمین نشسته و از فشاری که حین دویدن به خودش آورده خسته است
بعد از گذشت ۲ سال دویدن رو شروع کردم و باید اینو بگم که اصلا فکر نمیکردم دویدن اینقدر سخت باشه. به خاطر استعداد بدنم دویدن به نسبت خیلیا برام آسون تر بود و تو خیلی از تمرینا اون فشاری که بقیه حس میکردن رو حس نمیکردم برای همین همیشه به نظرم آسون بود ولی الان که دیگه بدنم آمادگی قبل رو نداره واقعا میفهمم بقیه چی میکشن!… چقدر سخته!
امسال دویدن رو با روزی ۲۰ دقیقه شروع کردم. به عنوان یه چالش استارتش زدم و اسمشم گذاشتم #daretodo20 قرار بود تو ۲۰ روز، روزی ۲۰ دقیقه یه کاریو که برامون مفیده رو انجام بدیم. تو پیج اینستاگرامم مطرحش کردم که بقیه رو هم با خودم همراه کنم. از این چالش لذت میبردم تا این که با چالش سال نو تهران کلاب روبرو شدم. هر سال تهران کلاب یه چالش میزاره که مردم رو تشویق به دویدن کنه، چالش امسالش روزی ۱۰ کیلومتر بود. منم خر شدم و شرکت کردم. همزمان داشتم به این فکر میکردم که یعنی بدنم آمادگی یه همچین فشاری رو داره؟ چون حتی واسه همین ۲۰ دقیقه هم داشت بهم فشار میومد، چه برسه به روزی ۱ ساعت.(۱۰ کیومتر دویدن برای من حدود ۱ ساعت طول میکشه)
بعد از انجام روز ۳وم این چالش میتونم این رو بگم که بدنم اصلا آمادگیش رو نداره. دویدنم همراه با عذاب شده! درسته، انجامش میدم و چالش رو تموم میکنم ولی بدنم بعد از کیلومتر ۵ دیگه زیر فشاره و منم به هر بهونه‌ای شده فقط ادامه میدم که تموم بشه. میتونم بگم به نسبت روزی ۲۰ دقیقه، این یکی واقعا برام چالش حساب میشه.
هر وقت به دوستام میگفتم بیاید بریم با هم بدوایم، میپیچوندن. الان تازه میفهمم چرا. دویدن واقعا سخته!